قصه هایی به رنگ دل

گُنْگِ گُنگ :)

پنجشنبه, ۱۹ مهر ۱۳۹۷، ۰۹:۵۲ ق.ظ

از روزی که رفتم شاهرود برای به ظاهر و به قصد درس خوندن😅 دو یا سه تا آخر هفته گذشته، که همشونم تهِش برگشتم تهران!

اینکه وقتی برمیگردم میبینم اینجا حالم خیـلی بهتره....فکر کنم دلیلش اینه که اینجا به فانتزی هام نزدیکترم 

و توی سرم و بغضم ودلم همه چی اون رنگیه که دوس داشتم !

وقتی بر میگردم شاهرود تالاپی برت میشم تو دنیای واقعی...دنیای واقعیِ آدم هایی که جنس شادیشون خیـلی با من فرق میکنه!

توی این دوهفته ...اصرار زیادی داشتم که خود واقعیمو به بقیه نشون بدم و بفهمونم بهشون که من واقعی با اینی که میبینید خیـلی فرق دارم خیـلی آدم بهتری هستم...ولی خب مسئله ای که هست اینه که...بیشتر دارم سعی میکنم چیزی که دوس دارم باشم رو به بقیه نشون بدم...و نه چیزی که هستم:)

اینجا که میام....به آدم هایی که دوسشون دارم ...به خیابون ها و سالن های تئاتری که زیرصدا و موزیک شروعش دلم رو قلقلک میده و احساساتم رو با سرعت تیلیارد تیلیارد بر ثانیه تکون میده نزدیکترم:)

و این حواس....این احساسات...اینجا....دلم رو قنج میده!

کلی کلنجار رفتم و میرم و خواهم رفت با خودم...که اونجا رو علاوه بر تحمل کردن،دوسِت بِدارم....اما حقیقت امر اینه که حس م اونجا با حس مِ اینجا خیـلی فرق میکنه!

تصور من اینه که هیچ موجودی در حال حاضر این جملات و این احساسات عجیب رو نمیفهمه....برای همین میتونم تا بی انتها بنویسم!

دیشب توی طیاره که بودم مجددا داشتم فکر میکردم به این تیتر غم انگیز زندگیم و یه سوال دیگه همین پیرامون برام پیش اومد که....چیزهایی که خیـلی خوبن،خیـلی کول و باحالن،دوس داشتنی ن....منو به بزرگترین هدف زندگیم که خوب بودن حالم باشه میریونن زود تموم میشن.....یا چیزهایی که زود تموم میشن خیـلی خوب و کول و باحالن:|||||

هواپیما که رسید رو آسمون تهران.....سرم رو که تکیه دادم به پنجره ی کوچیکش و چراغ های روشن و رنگی پنگی رو دیدم قلبم شروع به تپیدن کرد❤️

دلم برای خیابون وصال میتپه و میتپه و تا همیشه میتپه!

گنگ م....برای خودم حتی:)

این اصلا چیز بدی نیست....مشکلی که هست اینه که تلاش بیهوده میکنم برای مفهوم شدنم برای همه!

و در آخر اینکه:من خواهان صلح جهانی عم😎 این رو دیگه بااطمینان کامل میتونم بگم و بنویسم...

بعد تر راجب اینکه از کجا فهمیدم این رو هم مینویسم:)

  • بانوی قصه

نظرات  (۱)

  • علیــ ـرضا
  • 😅😅
    خوبه همیشه این چنین حس های خاصی موقع برگشت هست 

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">